توی فضای مجازی یه مدت یه ترند بامزه راه افتاده بود:
زیر ولنجک کنسله 🙂
ماشین چینی کنسله 🙂
بلاگر کنسله 🙂 🙂
حالا اگه بریم از کارفرماها بپرسیم چه کارآموزایی کنسلن، به نظر یه همچین لیستی میدن
معدل زیر ۱۷؟ کنسله 🙁
تجربه کاری نداشته باشه؟ کنسله 🙁
مهارت خاصی بلد نباشه؟ کنسله 🙁 🙁
ولی باور کنید یا نه، اینجوری که فکر میکنید نیس!
استادمون همیشه میگفت: من اگه بخوام کارآموز انتخاب کنم، اول شخصیت و اخلاقش رو نگاه میکنم. مهارت رو میشه یاد گرفت، اما شخصیت؟ اون دیگه داستان دیگهایه
خب، حالا این شخصیت که میگیم چیه؟ چه چیزایی باعث میشه یه کارآموز تو دل کارفرما جا باز کنه یا برعکس، حسابی رو مخش بره؟ بیاید با هم چندتا نکته کلیدی رو مرور کنیم
اخلاق کاری
اخلاق کاری یعنی تو کار خودت رو جدی بگیری، قابل اعتماد باشی و بشه روت حساب کرد. کارفرما وقتی یه کارآموز رو میبینه، دوست داره حس کنه داره با یه آدم حرفهای طرفه، نه کسی که فقط میخواد یه دوره رو پر کنه و بره.
تصور کن تو یه تیم فنی داری کار میکنی و قراره یه بخش از پروژه رو تحویل بدی. همه منتظرن که تو کارت رو برسونی تا بقیه کارا پیش بره. حالا اگه تو با انرژی بیای، کار رو سر وقت تحویل بدی و کیفیتش هم خوب باشه، چی میشه؟ کارفرما نهتنها تو رو آدم حسابی حساب میکنه، بلکه دفعه بعد که بخواد کار مهمی بده، اولین نفر میره سراغ تو.
اخلاق کاری یعنی با انرژی باشی، حالوهوای تیم رو خوب کن. هیچکس از کار کردن با یه آدم غرغرو خوشش نمیاد.
اخلاق کاری یعنی مسئولیتپذیر باشی، اگه یه جا اشتباه کردی، بهجای بهونه آوردن، بگو ببخشید، درستش میکنم.
اخلاق کاری یعنی حرفهای رفتار کنی، حتی اگه تازهکار باشی، نشون بده که برای کارت ارزش قائلی.
به قول کالین پاول: موفقیت نتیجه استعداد نیست، نتیجه عادات خوب و اخلاق کاری قویه.
سریش باش
کارآموز خوب کسیه که کار رو ول نمیکنه. پیگیری یعنی تو برای نتیجه کار ارزش قائل باشی و تا وقتی کار به سرانجام نرسه، دنبالش باشی.
مثلاً فرض کن داری روی یه پروژه نرمافزاری کار میکنی و منتظری یکی از بچههای تیم دیتابیس رو بهت برسونه. حالا اگه اون طرف دیر کرد، تو چیکار میکنی؟ میشینی چای میخوری و میگی «خب، به من چه! بهم نرسیده دیگه!»؟ نه! یه کارآموز حرفهای میره پیگیر میشه. یه ایمیل مودبانه میزنه، یه زنگ میزنه یا حتی میره مستقیم بپرسه: «ببخشید، دیتابیس کی آماده میشه؟ چون من باید فلان بخش رو تموم کنم.
پیگیری فقط به این معنی نیست که هی زنگ بزنی و رو مخ بری. بلکه نشون بدی که کار برات مهمه و نمیذاری یه پروژه بهخاطر یه کم تأخیر از ریل خارج بشه.
یکی از بچههای دانشگاه ما کارآموز یه شرکت استارتاپی بود. یه روز بهش گفتن یه گزارش آماده کنه، ولی اطلاعات لازم رو بهش ندادن. بهجای اینکه بشینه غر بزنه، خودش رفت با تیمهای دیگه هماهنگ کرد، اطلاعات رو جمع کرد و گزارش رو سر وقت تحویل داد. نتیجه؟ کارفرماش انقدر تحت تأثیر قرار گرفت که همون دوره کارآموزی بهش پیشنهاد کار پارهوقت داد.
به قول جیم ران: فرق بین آدمهای موفق و ناموفق اینه که موفقها همیشه یه قدم بیشتر برمیدارن.
مرد(زن) و قولش
هیچچیز بهاندازه بدقولی کارفرما رو عصبانی نمیکنه. اگه گفتی تا آخر شنبه کار رو تحویل میدم، باید تا آخر شنبه تحویل بدی. نه اینکه هفته بعد یادت بیفته یا یه بهونه بیاری که آقا، سیستمم خراب شد.
بدقولی فقط کار خودت رو خراب نمیکنه؛ کل برنامهریزی تیم و پروژه رو بههم میریزه. تصور کن کارفرما به مشتری قول داده که پروژه تا یه تاریخ خاص تموم بشه. حالا اگه تو کارت رو سر وقت نرسونی، همه کارا لنگ میمونه و اعتبار کارفرما هم میره زیر سؤال.
برای خوشقول بودن واقعبین باش. قبل از قول دادن، مطمئن شو که میتونی انجامش بدی. اگه فکر میکنی تا شنبه نمیرسی، از اول بگو تا سهشنبه آماده میشه.
برای خوشقول بودن برنامهریزی کن. کار رو به بخشهای کوچیک تقسیم کن و هر روز یه تیکهش رو پیش ببر.
برای خوشقول بودن ارتباط برقرار کن اگه دیدی ممکنه یه کم دیر بشه، همون اول به کارفرما خبر بده. صداقت خیلی بهتر از غافلگیر کردنه.
یکی از دوستام کارآموز یه شرکت مهندسی بود. یه بار قول داد یه نقشه فنی رو تا آخر هفته برسونه، ولی چون تازهکار بود، وسط کار گیر کرد. بهجای اینکه سکوت کنه و کار رو دیر تحویل بده، رفت به مدیرش گفت: فکر کنم یه کم زمان بیشتر لازم دارم، ولی تا دوشنبه حتماً آماده میشه. مدیرش نهتنها ناراحت نشد، بلکه از صداقتش خوشش اومد و خودش رفت کمکش کرد که کار رو تموم کنه.
به قول وارن بافت: اعتماد با خوشقولی ساخته میشه و با بدقولی نابود.
آپدیت باش
اگه تو حوزهای مثل تکنولوژی، مهندسی یا برنامهنویسی کار میکنی، حتماً میدونی که هر روز یه چیز جدید میاد. یه روز یه ابزار جدید، یه روز یه زبان برنامهنویسی تازه، یه روزم یه روش نو برای حل یه مشکل قدیمی. کارآموز موفق کسیه که از این تغییرات نمیترسه و همیشه آمادهست خودش رو آپدیت کنه.
بهروز بودن یعنی دنبال یادگیری باشی. مثلاً اگه داری با پایتون کار میکنی، یه نگاهی به کتابخونههای جدید بنداز. یا اگه تو حوزه شبکه هستی، یه کم درباره تکنولوژیهای جدید بخون.
مهارتهات رو ارتقا بدی: دورههای آنلاین، یوتیوب، حتی یه مقاله ساده میتونه بهت کمک کنه یه چیز جدید یاد بگیری.
انگیزه نشون بدی: کارفرما دوست داره ببینه تو برای رشد خودت و تیم اشتیاق داری، نه اینکه فقط منتظر دستور بعدی باشی.
یه مثال بزنم: یکی از بچههای دانشکده ما تو دوره کارآموزیش تو یه شرکت نرمافزاری، خودش رفت یه ابزار جدید (داکر) رو یاد گرفت و پیشنهاد داد که ازش توی پروژه استفاده کنن. نهتنها پروژه بهتر پیش رفت، بلکه کارفرماش انقدر خوشش اومد که تو جلسات تیمی ازش تعریف کرد. بهروز بودن نهتنها تو کارآموزی بهت کمک میکنه، بلکه باعث میشه تو آینده هم همیشه یه قدم جلوتر از بقیه باشی.
به قول اریک ریس:
در دنیایی که مدام تغییر میکنه، تنها راه پیشتاز موندن اینه که مدام یاد بگیری.
حرف آخر
کارآموزی فقط یه دوره موقت نیست؛ یه فرصته برای اینکه خودت رو ثابت کنی. کارفرماها بیشتر از معدل و رزومه، به این نگاه میکنن که تو چطور آدمی هستی. اگه اخلاق کاری خوب، پیگیری، خوشقولی و اشتیاق برای یادگیری داشته باشی، مطمئن باش درهای زیادی به روت باز میشه.
پس از همین امروز شروع کن: یه کارآموز کنسلنشدنی باش…